دیکشنری
داستان آبیدیک
printing press
pɹɪntɪŋ pɹɛs
فارسی
1
عمومی
::
دستگاهچاپ، ماشینچاپ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRINTABLE
PRINTED CALICO
PRINTED CIRCUIT
PRINTED CIRCUIT BOARD
PRINTED MATTER
PRINTER
PRINTER MACHINE
PRINTER'S INK
PRINTERY
PRINTHEAD
PRINTING
PRINTING HOUSE
PRINTING INK
PRINTING MACHINE
PRINTING OFFICE
PRINTING PRESS
PRINTING PUNCH
PRINTLESS
PRINTOUT
PRINTSERVER
PRINTWORKS
PRIOR
PRIOR ADMINISTRATION
PRIOR AUTHORIZATION
PRIOR NOTICE
PRIOR PERIOD ADJUSTMENT
PRIOR POSSESSION
PRIOR PROBABILITIES
PRIOR PROBABILITY
PRIOR SERVICE COST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید